تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی

منظور از تحلیل بنیادی در بورس چیست؟
تحلیل بنیادی در بورس را میتوان یکی از پایههای اساسی تحلیل در نظر گرفت. اما واقعیت اینجاست که تنها با تکیه بر آن نمیتوان موفقیت در بورس را تضمین کرد و تحلیل تکنیکال و موارد دیگر نیز نقش مهمی در کاربردی بودن تحلیل بازی میکنند. اما، ذات بورس عرضه و تقاضاست و انجام تحلیلهای مختلف فقط در راستای کاهش عدم قطعیت قدم برمیدارد
سرمایهگذاری موفق در بورس، داستان مفصلی دارد. از بررسی شرایط عملیاتی و وضعیت سیاسی کشور گرفته تا تحلیل و بررسی فاکتورهای اقتصادی و روانشناسی معاملات، نقش مهمی در این عمر ایفا میکنند. بهطور کلی به این دسته از بررسیهای کلی و فاکتورهای مورد نیاز برای سرمایه گذاری در بورس تحلیل بنیادی گفته میشود. به زبان سادهتر، تحلیل بنیادی یافتن ارزش ذاتی سهام شرکتها، بر مبنای فاکتورهای اقتصادی، وضعیت صنعت و مقایسه با شرکتهای مشابه و بررسی سود عملیاتی آن شرکت است.
همانطور که گفته شد، هدف نهایی این تحلیل رسیدن به عددی است که یک سرمایهگذار بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند تا ببیند یک سهم کمتر از ارزش واقعیاش در حال عرضه است یا بیش از حد واقعی ارزشگذاری شده است. تیم تولید محتوای مانو نکاتی را به منظور تحلیل بنیادی در بورس تهیه کرده که در ادامه میخوانید.
نکاتی در رابطه با تحلیل بنیادی در بورس
- تحلیل بنیادی در نقطه مقابل تحلیل تکنیکال قرار میگیرد که روند آتی قیمتها را از طریق تجزیه و تحلیل تحلیل دادههای پیشین بازار مانند قیمت و حجم پیشبینی میکند.
- از نگاهی دیگر، تحلیل بنیادی در بورس معمولاً چه از منظر کلان و چه خُرد، به دنبال شناسایی سهامی است که قیمت آنها به درستی در بازار شناسایی نشده است.
- تحلیل بنیادی فرآیند تحلیل یک کسب و کار در ابتداییترین یا بنیادیترین سطح مالی است. این نوع تجزیه و تحلیل با مطالعه نسبتهای حسابداری تلاش میکند، وضعیت شرکت را از نظر اقتصادی بسنجد.
- در این تحلیل علاوه بر ارزشیابی سهام یک شرکت، به مقایسه آن با شرکتهای مشابه نیز پرداخته میشود.
به بیان ساده با کمک تحلیل بنیادی میتوانید با روشهای متنوع ارزش یک شرکت را محاسبه کنید و این ارزش بدست آمده را با قیمت فعلی سهام این شرکت در بازار مقایسه کنید، با این مقایسه شما بهتر میتوانید برای سرمایهگذاری در سهام این شرکت تصمیمگیری کنید.
هدف تحلیل بنیادی چیست؟
بسیاری از سرمایهگذاران از فاکتورهای کاملاً بنیادی در تحلیل شرکت و تعیین قیمت سهام آن استفاده میکنند. برخی دیگر از سرمایهگذاران فکر میکنند که میتوانند با استفاده از هر دو عامل بنیادی و تکنیکال، مدل مستحکمتری از ارزیابی و برآورد قیمت به دست میآید.
نقطه موفقیت این تحلیل آنجاست که بتوان تعیین کرد آیا قیمت فعلی سهام، با ارزشی که عوامل بنیادی و پیشبینی بازار نشان میدهد، یکسان است یا تفاوت دارد. اگر مغایرتی دیده شد، میتوان از این تفاوت برای فرصت سرمایهگذاری استفاده کرد. حتی اگر بنا نیست یک تحلیل عمیق و پیچیده کرد، یادگیری نسبتها و اصطلاحات کلیدی میتواند کمک کند وضعیت سهام را با دقت و دانش بیشتری دنبال کرد.
شروع با بررسی درآمد
سرمایهگذاران باید طیف گستردهای از دادهها را در نظر بگیرند، اما اولین دادهای که باید به دنبال آن باشند و آن را مورد بررسی قرار دهند، درآمد شرکت است. رقم درآمد، سادهترین راه برای رسیدن به جواب سؤالات اصلی است. سوالاتی مثل «شرکت چقدر درآمد کسب میکند؟» و «احتمال درآمدزایی و تولید آن در آینده چقدر است؟» به عبارت دیگر، درآمد نشانه سود است. محاسبه درآمد ممکن است پیچیده باشد، اما این یکی از عواملی است که برای خرید سهام یک شرکت مهم است.
سرمایه گذاری و تحلیل بنیادی
یک تحلیلگر تلاش میکند مدلی تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی برای تعیین ارزش تخمینی قیمت سهام یک شرکت بر اساس دادههای موجود، ایجاد کند. این مقدار به دست آمده توسط تحلیلگر فقط برآورد ارزش سهم این شرکت در مقایسه تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی با قیمت فعلی بازار است. برخی از تحلیلگران ممکن است قیمت تخمینی خود را به عنوان ارزش ذاتی شرکت ذکر کنند.
اگر نتایج یک تحلیل نشان دهند که ارزش سهام باید به طور قابل توجهی بالاتر از قیمت فعلی بازار سهام باشد، یک سیگنال خریده و اگر ارزش ذاتی آن کمتر از قیمت فعلی بازار باشد، آن سهم بیش از ارزش ارزیابی شده (Over Value) و توصیه فروش اولویت بالایی پیدا میکند.
سرمایهگذارانی که از این توصیهها در تحلیل بنیادی پیروی میکنند انتظار دارند بتوانند سهام مطلوب را خریداری کنند زیرا چنین سهامی با گذشت زمان احتمال رشد بیشتری دارند. از طرف دیگر، انتظار میرود سهام با رتبهبندی نامطلوب احتمال سقوط قیمت بیشتری داشته باشد. این سهام را میتوان به عنوان کاندیداهای حذف از پرتفوی موجود یا اضافه شدن به عنوان سرمایهگذاری کوتاه مدت در نظر گرفت.
تحلیل بنیادی کمی و کیفی
مشکلی که در تعریف کلمه بنیادی وجود دارد این است که این کلمه میتواند هر آنچه را که مربوط به خوب بودن یک شرکت از نظر اقتصادی است، پوشش دهد. بدیهی است تحلیل بنیادی، اعدادی مانند درآمد و سود را در نظر میگیرد، اما سهم از بازار، تبلیغات و کیفیت مدیریت شرکت هم در این تحلیل، تاثیرگذار خواهند بود.
آیا استفاده از تحلیل بنیادی همیشه مؤثر است؟ نه. مانند هر استراتژی معاملاتی یا تکنیک سرمایهگذاری دیگری، استفاده از تحلیل بنیادی همیشه موفقیتآمیز نیست. این واقعیت که تحلیل بنیادی نشان میدهد سهامی در حال حاضر به قیمتی کمتر از ارزش واقعی در بازار به فروش میرسد، نمیتواند تضمین کند که در آینده قیمت این سهام افزایش پیدا میکند و به ارزش ذاتی خود برسد. همه چیز به همین سادگی پیش نمیرود. در واقع، رفتار واقعی قیمت تحت تأثیر عوامل بیشماری قرار دارد که ممکن است تحلیل بنیادی را تضعیف کند.
هنگام ارزیابی پتانسیل رشد و سودآوری شرکت، سرمایهگذاران و تحلیلگران اغلب از ترکیبی از تحلیلهای بنیادی، تکنیکال، تابلوخوانی و روانشناسی بازار استفاده میکنند.
سخن پایانی
تحلیل بنیادی در بورس را میتوان یکی از پایههای اساسی تحلیل در نظر گرفت. اما واقعیت اینجاست که تنها با تکیه بر آن نمیتوان موفقیت در بورس را تضمین کرد و تحلیل تکنیکال و موارد دیگر نیز نقش مهمی در کاربردی بودن تحلیل بازی میکنند. اما، ذات بورس عرضه و تقاضاست و انجام تحلیلهای مختلف فقط در راستای کاهش عدم قطعیت قدم برمیدارد.
تیم متخصص مدیریت ثروت مانو، شرایطی را مهیا کرده است که افراد بدون نیاز به کسب دانش تخصصی و صرف زمان، بتوانند متناسب با درجه ریسکپذیری خود، به صورت حرفهای در بورس سرمایهگذاری کنند.
چگونه به کمک تحلیل بنیادی سهام خوب بخریم؟
در ادامه، میخواهیم به این سوال پاسخ بدهیم که « تحلیل بنیادی چیست؟ » و راههای شناسایی سهام بنیادی در بازار را بررسی کنیم.
به گزارش برنا، تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی فعالان بازار سرمایه همواره به دنبال کسب سود از طریق سرمایهگذاری در بهترین شرکتها هستند. برای تحقق این امر معاملهگر باید از ابزارهای مختلفی برای شناخت سهام سودده استفاده کنند. تحلیل بنیادی یکی از این ابزارها است که از آن برای شناخت سهام خوب و پربازده استفاده میکنیم. در ادامه، میخواهیم به این سوال پاسخ بدهیم که « تحلیل بنیادی چیست؟ » و راههای شناسایی سهام بنیادی در بازار را بررسی کنیم.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی ابزارهایی برای شناخت وضعیت مالی و ارزش شرکت در اختیارمان میگذارد و در نهایت تعیین میکند که سهام شرکت موردنظر چقدر ارزش سرمایهگذاری دارد. تحلیل بنیادی در بورس ارزش سهام یک شرکت را با تمرکز بر عوامل اثرگذار بر کسبوکار بررسی میکند. تحلیل بنیادی به مواردی مانند: درآمد، سود، کیفیت مدیریت شرکت و . میپردازد.
تحلیل بنیادی از سه جنبه تحلیل اقتصادی، تحلیل شرکت و تحلیل صنعت تشکیل شده است؛ که در هر کدام عوامل متفاوتی را برای بررسی مدنظر قرار میدهند. برای مثال عوامل اثرگذار بر وضعیت اقتصاد در سطح جهانی و بومی توسط تحلیل اقتصاد کلان بررسی میشود. این موارد بر صادرات اثرگذار هستند و به این ترتیب روی کسب سود شرکت نیز تاثیرگذار خواهند بود. با توانایی پیشبینی وضعیت اقتصاد، عملکرد مثبت شما در سرمایهگذاری افزایش خواهد یافت.
تحلیل بنیادی در تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی مقابل تحلیل تکنیکال قرار میگیرد. در تحلیل تکنیکال هدف تعیین جهت قیمتها با تجزیه و تحلیل قیمتهای گذشته بازار است. در صورتی که تحلیل بنیادی به دنبال تعیین ارزش ذاتی سهام با استفاده از عوامل بنیادی و عملکرد شرکت است.
منظور از سهام بنیادی چیست؟
حتما عبارت سهام بنیادی را بسیار شنیدهاید. این دسته از سهام، سهام شرکتهایی هستند که دارای تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی عملکرد و سودسازی مطلوبی هستند. برای مثال شرکتی که طی ده سال سود سالیانه بسیار عالی شناسایی کرده و به صورت منظم سود آن رشد کرده باشد، عملکرد خوبی از خود به جای نگذاشته است؟ سهام این شرکت سهام بنیادی است. البته شناسایی سهام بنیادی تنها با بررسی یک گزینه انجام نمیشود. معیارهای مختلفی برای تشخیص سهم بنیادی وجود دارد که باید تمام آنها را بررسی کنید.
شناسایی سهام بنیادی در بازار چگونه انجام میشود؟
شما به عنوان یک معاملهگر موفق که قصد استفاده از تحلیل بنیادی را برای انتخاب سهم خوب دارد، در قدم اول باید تحلیل بنیادی را بشناسید. بعد از آن باید بتوانید صنعت پیشگام را مشخص کنید تا بین شرکتهایی که در این صنعت فعال هستند، بهترین شرکت را با بررسی و تحلیل برای سرمایهگذاری انتخاب کنید.
سهام بنیادی در تمام گروهها وجود داشته و نیاز دارند تا با بررسی آنها را بشناسید و در زمان مناسب در آنها سرمایهگذاری کنید. به طور کلی شرکتهایی که صادرات محصول مداوم یا طرح توسعهای خوبی دارند در دسته سهام بنیادی قرار میگیرند.
در نهایت میتوان گفت که سهم بنیادی، سهمی است که ارزش ذاتی آن از قیمت بازاریاش بیشتر است. این دسته از شرکتها میزان فروشِ در حال رشد و درآمد خوبی دارند که باعث میشود بهطور مرتب، گزارشهای عالی را منتشر کنند.
برای سرمایهگذاری بلند مدت در بورس، بهتر است با تحلیل بنیادی سهام خوب و با ارزش را پیدا و انتخاب کنید و در نهایت با تحلیل تکنیکال بهترین قیمت یا بهترین نقطه ورود به آن را بیابید.
نکاتی درباره تحلیل بنیادی
در زمانهایی که سهم برای اولین بار عرضه میشود، تحلیل تکنیکال نمیتواند کارایی داشته باشد. همانطور که عنوان کردیم تحلیل تکنیکال از نمودار قیمت سهم استفاده میکند اما در زمان عرضه اولیه عملا سابقه و نمودار قیمتی برای سهم وجود ندارد. در این موارد تحلیل بنیادی با بررسی عواملی در شرکت مانند: وضعیت مالی و سودآوری شرکت، محصولات تولیدی، چشمانداز رشد بازار، تیم مدیریتی، وضعیت تامینکنندگان شرکت و … وضعیت شرکت را برای سرمایهگذاری بررسی میکند.
در نظر داشته باشید که نتیجه تحلیلها چه تحلیل بنیادی و چه تحلیل تکنیکال تضمینی نیستند. تحلیلها تنها میتوانند ریسک انجام معاملات را کمتر و از انجام سرمایهگذاری بدون دلیل و منطق در هر سهمی جلوگیری کنند اما تضمینی صد درصدی برای موفقیت معاملهگران وجود ندارد.
تحلیل بنیادی از آن جهت که سرمایهگذار در شرکتی سرمایهگذاری خواهد کرد که از قبل بر آن اشراف کامل اطلاعاتی پیدا کرده است، بسیار به موفقیت در معاملات کمک خواهد کرد.
تسلط بر تحلیل بنیادی شرکتها نیاز به زمان و انرژی زیادی دارد چون بررسی گزارشها و اطلاعات هر شرکت به دقت بسیاری احتیاج دارد. بنابراین به صبر و حوصله بیشتری نیاز دارد.
تحلیل بنیادی هیچ اطلاعات خاصی از زمان مناسب ورود به سهم و یا زمان خروج از آن نمیدهد. به همین دلیل باید در کنار تحلیل بنیادی از روش تحلیل تکنیکال و مهارت تابلوخوانی نیز کمک گرفت و بهترین نقطه برای ورود و خروج را انتخاب کرد.
سخن آخر
تحلیل بنیادی وضعیت بنیادی شرکت و ارزشمندی آن را از راه مقایسه قیمت فعلی سهم با قیمت ذاتی آن بررسی میکند. معمولا اشخاصی که دید بلندمدت سرمایهگذاری دارند و قصد دارند تا یک سهم را خریداری و به مدت طولانی نگهداری کنند، از روش تحلیل بنیادی استفاده میکنند اما تخصص و آموزش در تحلیل بنیادی حرف اول را میزند. برای یادگیری تحلیل بنیادی، میتوانید در دورههای آموزش بورس کارگزاری آگاه شرکت کنید.
تحلیل بنیادی که تخصصی انجام شود به سرمایهگذار کمک میکند که شرکتهای ارزشمند و دارای آینده روشن را شناسایی کند. بنابراین این روش در رسیدن به درکی عمیق از کسبوکارها نیز به شما کمک میکند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
فعالیت در بازار بورس و سهام بدون بررسی و زیر نظر گرفتن روند بازار و قیمتها امکانپذیر نیست. همه افرادی که سرمایه خود را به این بازار میآورند باید بتوانند از اطلاعات موجود استفاده کرده تا درباره اینده پیشبینی داشته باشند. یکی از روشهایی که به فعالان بازار بورس کمک میکند تا با بررسی اطلاعات، آینده را تخمین بزنند، استراتژی تحلیل تکنیکال است. تحلیل تکنیکال روشی است که براساس آمار و اطلاعات گذشته بازار مانند روند قیمتها و حجم معاملات، تاریخچه و سوابق سهام، عوامل روانشناسی، نمودارها میتواند برای آینده پیشبینیهایی را انجام داد. در ادامه به تعریف و توضیح بیشتر درباره این روش میپردازیم.
تحلیل تکنیکال چگونه است؟
تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis یک استراتژی معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی بهترین فرصتها است. در تحلیل تکنیکال بر مبنای آنچه که در نمودارهای قیمتی نشان داده میشود، میتوان تصمیمگیری کرد. این نوع تحلیل با نگاه به روند تغییرات قیمت داراییها، به معاملهگران کمک میکند تا بدانند یک سهم مشخص در بازههای زمانی خاص چه وضعیتی ممکن است داشته باشد. در این نوع تحلیل توجه به سابقه سهام مورد توجه خاص قرار دارد. در تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمتی وضعیت مشخصی از وضعیت عرضه و تقاضای موجود در سهم نشان میدهند. قیمتها بر طبق یک روند صعودی یا نزولی حرکت میکنند؛ به این معنا که اگر سهمی در مسیر رشد باشد به مسیر خود ادامه میدهد. مگر اینکه عاملی خاص سبب تغییر روند آن باشد.
در تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی همچون خطوط روند، اندیکاتورها، امواج الیوت و . وجود دارد که در مقالات بعدی به آنها خواهیم پرداخت.
کاربردهای تحلیل تکنیکال
به کمک تحلیل تکنیکال میتوان ارزیابی خوبی از روند بازار داشت و با توجه به حجم معاملات صورت گرفته در بازار نسبت به خرید یا فروش تصمیمگیری کرد.
تحلیل تکنیکال این کمک را به معاملهگران میکند تا با ریسک کمتری در بازار سرمایه فعالیت داشته باشند.
تحلیل تکینکال کمک میکند تا معاملهگران بدانند با بالا یا پایین رفتن حجم معاملات چه عملکردی باید داشته باشند.
بر این مبنا تحلیلگران تکنیکال معتقدند حجم معاملات در روزهای مثبت سنگین و در روزهای منفی سبکتر است؛ سنگین بودن حجم معاملات به این معناست که تعداد خریداران نسبت به فروشندگان بیشتر است.
تحلیلگران تکنیکال با بررسی نوسانات قیمتی سهام و همچنین حجم معاملات، در خصوص پیش خرید کردن یا پیش فروش کردن سهام تصمیمگیری میکنند. بر همین مبنا میتوانند بهترین زمان ورود و یا خروج به بازار را تشخیص دهند.
البته بررسی وضعیت بازار با توجه به حجم معاملات در روزهای خاص بازار تواناییهای خاص خود را میطلبد. اگر یک تحلیلگر به درستی نتواند روند فعالیتهای بازار را ارزیابی کند، نمیتواند به موفقیت مورد نظر در بازار سرمایه دست یابد.
تحلیل تکنیکال را میتوان بر روی هر موردی که تاریخچه قیمتی دارد استفاده کرد از جمله سهام، شاخصها، اوراق آتی، کالا، صندوقهای سرمایهگذاری، ارز، طلا و . .
اصول تحلیل تکنیکال
به کمک تحلیل تکنیکال میتوان وارد عمق بازار شده و روند فعالیتها در آن را بررسی و ارزیابی کرد. تحلیلگران تکنیکال سه اصل کلی را مورد توجه خود قرار میدهند:
- قیمت سهام: تحلیلگران تکنیکال معتقدند قیمت سهام بیانگر واقعیات زیادی در خصوص سهام است. در واقع قیمت یک سهم معیار خوبی برای نگهداری، خرید یا فروش آن است. با ارزیابی قیمت یک سهم نسبت به قیمت ذاتی آن، میتوان آینده سهم را پیشبینی کرد. تحلیل قیمت سهام میتواند مسیر یک تحلیلگر تکنیکال را به درستی مشخص کند چراکه تغییرات قیمت، تابعی از میزان عرضه و تقاضا موجود در بازار است.
- سهام دوستدار روند خاص خود هستند: تحلیلگران تکنیکال معتقدند سهام دوستدار حرکت و روندهای خاص خود بوده و وقتی حرکت صعودی را آغاز میکنند به روند خود ادامه داده و ناگاه روند معکوس در پی نمیگیرند. یا اگر حرکت یک سهم در روند نزولی خود در جریان باشد، ناگهان حرکت معکوس و صعودی را آغاز نمیکند بلکه به مرور زمان و تدریجی این تغییر روند را پی میگیرد. در واقع با توجه به روند حرکتی سهام میتوان تشخیص داد چه زمانی در حال رشد و چه زمانی در حال نزول هستند. این تعقیب روند حرکت، معیار خوبی برای حضور یا خروج از بازار را به دست تحلیلگران میدهد.
- تاریخ تکرار میشود: آنها که سالیان سال است در بازار فعالیت دارند به صورت نسبی میدانند بازار در چه زمانهایی صعودی و یا در چه زمانهای نزولی است. اصلی که در خصوص سهام نیز صدق کرده و تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی با بررسی روند حرکتی یک سهم در بازههای زمانی قبل، میتوان از روند حرکتی آن در آینده اطلاع پیدا کرد. به عبارت دیگر میتوان گفت که با نگاه کرده به نمودارهای سهام، میتوان دریافت که گذشته در آینده تکرار میشود و از این اصل میتوان به عنوان تجربه برای حرکتهای بعدی استفاده کرد.
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی
همان طور که درمقاله « تحلیل بنیادی چیست؟ » توضیح دادیم، تحلیل بنیادی یکی از روشهای تحلیل روند بازار سهام و بورس است که براساس اطلاعات بنیادی شرکتها و سهام، بهرتین استراتژی معاملات را به سهامداران نشان میدهد. در این روش، اطلاعاتی همچون وضعیت اقتصادی جهان و کشور، تغییرات قیمتی کالا و محصولات جهانی، نسبتهای مالی و وضعیت عملکرد شرکتها و بسیاری دیگر از عوامل اقتصادی برای تحلیل استفاده میشود. اما تحلیل تکنیکال روشی است که از سوابق قیمتها برای پیشبینی آینده قیمتها استفاده میشود.
بنابراین میتوان گفت که تحلیلگران بنیادی به موارد بسیار زیادی از جمله سود و زیان سالیان گذشته، درآمدها، داراییها و بدهیهای شرکت، ارزش ذاتی آن توجه میکنند. اما میتوان گفت که تحلیلگران تکنیکال تنها به نمودار قیمتی سهام توجه میکنند. در نتیجه زمانی که تحلیلگران تکنیکال برای پیشبینی قیمتها به کار میبرند بسیار کمتر از زمانی است تحلیلگران بنیادی برای تحلیل سهم اختصاص میدهند. در مقابل شاید نتایجی که تحلیل بنیادی به تحلیلگران میدهد قابلیت اتکایی بیشتری داشته و در طولانی مدت نتایج بهتری را میتوان از آن انتظار داشت.
سرمایهگذاری در بازار بورس نیازمند داشتن اصول و قواعدی است که با کمک روشهای مختلف میتوان به آنها دست یافت. استفاده از تحلیل تکنیکال برای شناسایی بهتر سهام، زمان مناسب ورود یا خروج، میزان بهینه سرمایهگذاری و . یکی از راههای رسیدن به اصول سرمایهگذاری درست است. بنابراین میتوان گفت که آشنایی با تحلیل تکنیکال یکی از قدمهای مهم قبل از ورود به بازار سهام است. منابع و اطلاعاتی جامعی در خصوص تحلیل تکنیکال و چگونگی استفاده از آن وجود دارد که در ادامه مقالات بلاگ کارگزاری بانک مسکن میتوانید به آنها دست یابیدو با همراه باشید.